دوره اول زندگیم از زمانی شروع شد که اولین روز کاری ام با بله گفتن همسرم همراه بود .عصر همان روز آنقدر خوشحال بودم که در پوست خودم نمیگنجیدم میگفتم خدایا شکرت که به من لطف نمودی و همان را که آرزوم بود به یکباره برام عطا فرمودی

خیلی از خدایم تشکر میکنم خدایا شکر دعایم را که هرچه صلاحم را در حقم بود ادا کردی 

اما.

نگو که هیچ کار خدا بی حکمت نیست 

خیلی این داستان آموزنده است لطفا ادامه داستان را پیگیر باشید

 

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارزانی کتابفروشی | بانک کتاب | فروشگاه اینترنتی کتاب چرخ خیاطی بدنسازی risograph «روایت ِخطّی ِیک پیاده راه» با مهارتهای خود جهانتان را تغییر دهید. کهکشان نوید سلامت